یَا إِلَهِی وَ سَیِّدِی صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِکَ فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِکَ وَ هَبْنِی صَبَرْتُ عَلَى حَرِّ نَارِکَ فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَنِ اَلنَّظَرِ إِلَى کَرَامَتِکَ
دیشب در جمعی در باره فرازهای بالا از دعای کمیل بحث شد. بنده عرض کردم ادای این عبارات بر زبانی مثل من - بلا تشبیه- مانند لباس گشاد بر تن انسانی لاغر است!! ما نه معنی و سختی عذاب و آتش جهنم را درک میکنیم و نه فراق از خدا را که از رگ گردن به ما نزدیکتر است. در حقیقت ما فراز بالا را برای تیمم و تبرک به عبارات ادا شده از امیر المؤمنین ع میخوانیم و کاری به معنایش نداریم.
خلاصه بحث رسید به اینجا که عرض کردم هرکسی ظرفیتی دارد، به هر میزان که در دنیا از این ظرفیت استفاده کند، به همان میزان از ظرفیت و به صورت متناسب پاداش میبیند و اگر همه ظرفیتش را به فعلیت برساند، با تمام ظرفیتش پاداش میبیند و پاداش فراتر از آن را طلب نمیکند و شاید بتوانم بگویم مطلوب او هم نیست. این مطلب اخیر را با مثالی روشن میکنم: اگر به یک سوسک مادر بگویند فرزندت قرار است خوشگل مانند قناری شود، مطمئن باشید دو دستی بر سرش میکوبد که ای خدا بدبخت شدم! چرا بچه من این قدر زشت خلق شد؟! اگر به یک پسر بچه یک دوچرخه بدهید، با تمام ظرفیتش کیف میکند و اگر به یک پیرمرد ناتوان یک دوچرخه بدهید احتمالاً تشر میشنوید! او با مثلا یک عصای خوش دست و زیبا راضیتر است. کسی که دندان ندارد آبگوشت پرمایه دوست دارد نه کباببرگ!
خلاصه این که اگر کسی تمام ظرفیتش را در دنیا به فعلیت برساند، در آخرت با تمام ظرفیتش کیف میکند حتی اگر همنشین حضرت موسی- علیه السلام- باشد. یک مثال برای مطلب اخیر: اگر من و فرزندم برای تفریح به کوه و جنگل بزنیم، بر فرض که تمام ظرفیت هر دوی ما فعلیت یافته باشد، هر دوی ما با تمام ظرفیتمان کیف میکنیم ولی لزوما به یک اندازه نیست و ممکن لذت من یا فرزندم بیشتر از دیگری باشد، هرکس به حسب ظرفیتش. ...
حال نکته دیگر این است که به نظر میرسد هیچ چیز مانند علم ظرفیت انسان را وسعت نمیدهد (البته روشن است که منظورم هر علمی نیست)؛ از این رو است که میبینیم ثواب تفکر بسیار بیشتر از عبادت لسانی و بدنی است (تفکرُ ساعةٍ افضل من عبادة سبعین سنةٍ). در قرآن میخوانیم: انَّمَا یخْشَی اللّه مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ.